شورسبزو شعور خشکیده
پارچه های نخ نما و پوسیده
فقر فکرو فقدان اندیشه
فصل فساد تفکروریشه
باز دوباره از در تو آمد
سیل مواج علف های بی ریشه
دیشب بابت یه داستانی خیلی تو لک بودم تا اینکه
بزرگمهر اومد گفت بیا بریم بیرون بزن برقص
بیچاره تا صب عذر خواهی می کرد میگف چی شده تو خودتی
یکی از با بت اون داستان ناراحت بودم چون فکر می کرم تموم شده
یکی هم این ملت بی ریشه رو مید یدم که چقدر راحت بازیچه می شنو گول می خورن
این پسره هم که بالا بود هر چی صداش می کردم ... بزرگمهر بیا عقب رفتی رو پام نمی شنید
آخر عباس بهش گف
از دیروز صد بار ده شصت نامجو رو گوش کردم
پارچه های نخ نما و پوسیده
فقر فکرو فقدان اندیشه
فصل فساد تفکروریشه
باز دوباره از در تو آمد
سیل مواج علف های بی ریشه
دیشب بابت یه داستانی خیلی تو لک بودم تا اینکه
بزرگمهر اومد گفت بیا بریم بیرون بزن برقص
بیچاره تا صب عذر خواهی می کرد میگف چی شده تو خودتی
یکی از با بت اون داستان ناراحت بودم چون فکر می کرم تموم شده
یکی هم این ملت بی ریشه رو مید یدم که چقدر راحت بازیچه می شنو گول می خورن
این پسره هم که بالا بود هر چی صداش می کردم ... بزرگمهر بیا عقب رفتی رو پام نمی شنید
آخر عباس بهش گف
از دیروز صد بار ده شصت نامجو رو گوش کردم

No comments:
Post a Comment